اگر مدت زمان زیادی برای تحقیق و ساخت یک بازی وقت گذاشتید که از هرلحاظ جذاب است و فکر میکنید چطور تا قبل از این بدون آن زندگی میکردید و فکر میکنید تنها چیزی که مهم است داشتن یک بازی جذاب است باید بگوییم سخت در اشتباهید!
بازی به خودی خود اهمیت زیادی دارد ولی غیرمنطقی است انتظار خارق العادهای داشته باشید. تنها درصد بسیار کمی از بازیها به موفقیت مالی میرسند.
چطور متوجه میشوید بازی شما موفق است؟ یا چطور برای بهینه کردن عملکرد آن تلاش میکنید؟ پاسخ این است:
با track کردن شاخصهای عملکرد بازی خود میتوانید میزان موفقیت بازی را اندازه گیری کنید. KPI بازی های موبایلی یا همان شاخص های کلیدی عملکرد، معیارهای کمی هستند که به شما کمک می کنند عملکرد بازی خود را ارزیابی کنید. علاوه بر KPIهای عمومی بازی های موبایل، معیارهای مختلفی برای تعامل، کسب درآمد، جذب کاربر و بهینه سازی فروشگاه اپلیکیشن وجود دارد که باید به آنها توجه کنید. در ادامه به انواع آنها میپردازیم:
بدیهی است که اولین چیزی که باید در بازیهای خود رصد کنید تعداد دفعات دانلود آن است. تعداد دانلودها نشاندهنده محبوبیت و موفقیت بازی شماست.
برای افزایش تعداد دانلودها نیازمند یک استراتژی قدرتمند بازاریابی خواهید بود.
شماهم فکر میکنید تعداد دانلود و نصب با هم برابر است؟ باید یگوییم اینطور نیست. وقتی یک کاربر بازی را دانلود میکند به معنی اتمام فرآیند نصب در موبایل فرد نیست. نکته حائز اهمیت در بررسی تعداد نصب و دانلود این است که ادنتورکهای مختلف راههای متفاوتی برای اندازهگیری آن دارند که دانستن آن برای جلوگیری از سردرگمی مفید خواهد بود.
شما نیازمند ردیابی تعداد نصبها هستید زیرا برای محاسبه بعضی KPIهای دیگر مانند ARPU نیازمند دانستن آن خواهید بود.
دلایل زیادی برای حذف نصب بازی توسط کاربرها میتواند وجود داشته باشد ولی بیشتر اوقات فیدبکی ارسال نمیکنند و دلیل آن را نمیگویند.
اگر از مدل اشتراکی در بازی خود استفاده میکنید، رصد کردن تعداد افرادی که ثبت نام میکنند و همچنین مدت زمانی که طول میکشد تا اشتراک را خریداری کند مهم خواهد بود.
ثبت نام کاربران به جای بازی به عنوان مهمان دو فایده مهم دارد:
اول اینکه باعث میشود دسترسی شما به اطلاعات و ایمیل کاربر و رصد کردن او ساده تر باشد.
همچین این عمل نشانه خوبی است چون متوجه میشوید کاربر با بازی شما تعامل خوبی دارد و قصد دارد با آن درگیر شود.
نشان دهنده مقدار افزایش/کاهش کاربران بازی در یک بازه زمانی است.
اگر کاربر بازی را دانلود و نصب کند و مرتباً از کار بیفتد، بدیهی است که ایدهآل نیست. نه تنها تعداد خرابیهایی که رخ میدهند را پیگیری کنید، بلکه فرآیند کاربر در کجا اتفاق میافتد، به بهبود عملکرد برنامه شما و در نتیجه تجربه کلی کاربر و نرخ حفظ آن کمک میکند.
نرخ نگهداشت کاربر نشاندهنده تعداد کاربرانی است که بعد از یک دوره زمانی به بازی برمیگردند. معمولا retention روزهای 1، 3، 7، 14، 28 برای ما از اهمیت بیشتری برخوردار است. هرچند، شما همچنین می توانید نرخ نگهداشت روز 60 و 90 را اندازه گیری کنید تا بینش بیشتری در مورد تعداد بازیکنان باقی مانده به دست آورید.
این معیار به دلیل اینکه میتواند مستقیما بر روی درآمد آینده بازی تاثیر بگذارد مهم است.
تعداد سشن که به آن app open rate(AOR) یا نرخ باز شدن اپلیکیشن هم گفته می شود یک معیار مهم برای محبوبیت و stickiness بازی است. هر بار که کاربر بازی شما را باز و بسته میکند، این یک سشن به حساب میآید. اگر بازی را مثلاً 10 بار در روز باز و بسته کنند، تعداد سشنها 10 میشود.
اگر سوال شما این است چه تعداد سشن برای بازی خوب محسوب میشود؟ پاسخ ساده است! هرچه بیشتر بهتر. اگر توانستید کاربران را مجبور کنید که تعداد جلسات زیادی (طولانی یا کوتاه) داشته باشند، این یک چیز خوب برای بازی شما است. تعداد سشن زیاد به شما نشان می دهد که بازی شما این قدرت را دارد که کاربران را به بازی شما معتاد کند. در نتیجه بر چسبندگی اثر میگذارد.
مدت زمان بین باز کردن اپلیکیشن و بازی توسط کاربر تا بستن آن است. ممکن است بسته به عملکرد و اهداف برنامه خود، نیازی به ماندن طولانی مدت کاربران برای تبدیل یا انجام یک اقدام دلخواه نداشته باشید، که در این صورت احتمالا معیارهای session intervals، AOR و depth of sessions معیار بهتری برای ردیابی توسط شما خواهند بود.
طول سشن در ژانرهای مختلف بازی بسیار متغیر است و باید فقط با انواع برنامه های مشابه محک زده شود.
این متریک فاصله زمانی بین سشنها را نشان میدهد. اینکه کاربران هر روز به اپلیکیشن سر میزنند؟ هفته ای دو بار؟ هر سه روز؟ یا روزی دوبار؟
بدیهی است هرچه این مقدار کوچکتر باشد بهتر است و شما باید فواصل کمتر را هدف قرار دهید. اغلب اوقات این فاصله با محتوای جدید مرتبط است و هرچه بازی محتوای کمی داشته باشد و آپدیت کمتری بدهد این فاصله بیشتر میشود.
عمق سشن نشان دهنده تعداد تعاملهای کاربر بازی در یک سشن است. برای مثال اگر کاربر وارد بازی شده پاداش روزانه دریافت کرده و خارج شود نشان دهنده کم بودن عمق سشن خواهد بود ولی اگر چند مرحله بازی کند، خرید انجام دهد این نشاندهنده عمق بیشتر است.
playtime به کل زمانی که کاربر برای انجام یک بازی در روز صرف می کند، اشاره دارد. یعنی تمام سشنها در یک روز با هم ترکیب می شوند.
تعداد کاربران منحصر به فردی است که در یک روز به بازی سر میزنند. یعنی اگر یک بازیکن در یک روز دوبار اپلیکیشن یا بازی را در موبایل خود باز کند یک بار شمرده خواهد شد.
تعداد کاربران منحصر به فردی که در یک ماه به بازی سر میزنند. معیار DAU و MAU معیاری برای اندازهگیری چسبندگی (stickiness) است. البته با توجه به اینکه در اندازه گیری این دو معیار میزان تعامل کاربر با بازی و مدت زمان و تعداد سشنی که بازی میکند اهمیت ندارد با این اوصاف، داشتن MAU بالا به این معنی نیست که کاربر شما تعامل بالایی با بازی داشته است.
نسبت کاربران فعال روزانه به کاربران فعال ماهانه است و نشان میدهد که بازی شما تا چه حد کاربران را در مدت زمان طولانی نگه میدارد (یعنی «چسبندگی» شما). این نشان می دهد که چند درصد از کاربران فعال ماهانه شما کاربر فعال روزانه هستند.
نرخ ریزش دقیقا” برعکس نرخ نگهداشت (retention rate) است و تعداد کاربرانی را نشان می دهد که استفاده از بازی شما را متوقف کرده یا آن را حذف نصب کرده اند. درست مانند retention rate، معمولاً در روزهای 1، 7 و 30 اندازهگیری میشود.
طبق گفته اندرو چن، تحلیلگر سیلیکون ولی، یک اپلیکیشن موبایلی به طور متوسط تنها 3 روز پس از نصب، 77 درصد از کاربران خود را از دست می دهد.
برای مطالعه مقالهی انواع روشهای درآمدزایی از بازیهای موبایلی روی تصویر کلیک کنید.
همانطور که از نام آن پیداست، میانگین درآمد هر کاربر یا ARPU به شما می گوید که میانگین درآمدی که به ازای هر کاربر در یک دوره خاص کسب می کنید چقدر است. درآمد شامل پول خریدهای درون برنامه ای، اشتراک، تبلیغات و غیره است.
وقتی کاربران را از طریق کانال های بازاریابی مختلف جذب می کنید، خواهید دید که ARPU می تواند از کانالی به کانال دیگر متفاوت باشد. ردیابی ARPU در هر کانال می تواند به شما کمک کند بفهمید چه کانالی برای شما درآمدزایی بیشتری میکند.
ARPU به شما کمک میکند متوجه شوید مدل و استراتژی درآمدی شما درست کار میکند یا خیر.
ARPDAU میانگین ارزش هر کاربر فعال روزانه است، ولی لزوماً برآوردگر دقیق ارزش کاربر نیست. بلکه به عنوان یک ابزار پیش بینی عمل می کند. این معیار زمانی مفیدتر می شود که کمپین های بازاریابی را برای جذب کاربر جدید اجرا میکنید.
میزان درآمد ایجاد شده از هر کاربر در طول عمر خود را LTV میگویند و برای تعیین سودآوری و ارزش کلی یک بازی موبایلی و همچنین شناخت بهتر کاربران عالی است. علاوه بر این، به شما کمک می کند تصمیم بگیرید چه مقدار برای جذب کاربر خرج کنید.
ATV یا “میانگین ارزش تراکنش” معیاری است که میانگین ارزش خرید یا تراکنش درون برنامه ای را مشخص می کند.
زمانی که طول میکشد تا کاربر اولین خرید خود را بعد از نصب بازی انجام دهد. هدف، متقاعد کردن کاربر برای خرید زودتر و کم کردن این زمان است، هر چند این کار، کار سادهای نیست. این معیار می تواند مکان های تبلیغاتی و پیشنهادات درون بازی شما را بهبود ببخشد.
درآمد موثر موثر هزاره به معنی درآمد حاصل شده از تبلیغات به ازای هر 1000 نمایش آگهی تبلیغاتی در بازی است و از طریق آن میتوان عملکرد درآمد تبلیغاتی را رصد کرد. eCPM از تقسیم درآمد بر روی تعداد impressionها ضرب در 1000 به دست میآید.
ROAS یا بازده هزینه تبلیغات معیاری برای تعیین سودآوری بازی است و برابر با نسبت هزینه به درآمد ایجاد شده از تبلیغات است.
با مقایسه مداوم درآمد خود با ROAS، بهتر می توانید عملکرد کمپین های خود و کیفیت کاربرانی را که به دست می آورید ارزیابی کنید.
CPI یکی از معیارهایی است که هرکسی که یک بازی هم منتشر کرده باشد احتمالا با آن برخورد داشته است. CPI تحت تاثیر متغیرهای زیادی از جمله جغرافیا، نوع پلتفرم، محتوای تبلیغاتی و … است. کمپین های CPI حیاتی هستند زیرا این معیاری است که می تواند مخاطبان شما را افزایش دهد، بودجه تبلیغاتی شما را سازماندهی کند و از همه مهمتر درآمد شما را افزایش دهد.
برخلاف CPI که هزینه به ازای هر نصب پرداخت میشود در کمپینهای CPCV به ازای هر نمایش کامل آگهی هزینه میکنید.
CPC یا cost per click همانطور که از نامش پیداست کمپینی است که بر اساس کلیک کاربر روی محتوای تبلیغاتی پرداخت انجام میشود.
CPA یا cost per action قابلیت شخصی سازی بیشتری نسبت به موارد قبلی دارد و به ازای اقدام تعریف شده از قبل پرداخت انجام میشود. به عنوان مثال، تکمیل یک سطح یا خرید درون برنامه ای.
این معیار نرخ تبدیل برای جذب کاربر ارگانیک را نشان می دهد. این شامل گشت و گذار در فروشگاههای اپلیکیشن، جستجوی ارگانیک، اینفلوئنسر مارکتینگ و تلاشهای رسانههای اجتماعی است که شامل تبلیغات یا هیچ روش پولی دیگری نمیشود.
برخلاف نرخ تبدیل ارگانیک، نرخ تبدیل پولی به شما می گوید که از طریق تبلیغات پولی چه تعداد تبدیل به دست می آورید. این شامل انواع کمپینهای تبلیغاتی در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و شبکههای تبلیغاتی، پستهای رسانههای اجتماعی تبلیغشده، همکاریهای اینفلوئنسرهای پولی و غیره است.
تعداد نصب به ازای هر 1000 نمایش آگهی کمک میکنید عملکرد کمپین را اندازهگیری کنید. هر چه IPM بالاتر باشد، بهتر است. IPM پایین ممکن است نشان دهنده تعامل کم کاربر با یک محتوای تبلیغاتی خاص باشد و این به این معنی است که شما باید سعی کنید هدف گذاری را بهینه کنید یا محتوای خود را تغییر دهید.
این معیار به شما می گوید نصب های بازی شما از کدام کانال انجام می شود. دانستن این امر ضروری است زیرا به شما امکان می دهد کمپین های جذب کاربر خود را تغییر دهید و عملکرد آنها را بهبود ببخشید. برای مثال، ممکن است متوجه شوید که بیشتر نصبهای شما از جستجوی ارگانیک در Google Play یا از تبلیغات نصب برنامه در فیس بوک است.
با تعریف لینک tracker میتوانید کاربران جذب شده از هر کانال را به صورت مجزا ردیابی کنید و معیارهای مختلف آنها را با هم مقایسه کنید.
کوهورت گروهی از کاربران است که ویژگی های مشترکی دارند. به عنوان مثال، آنها دارای ویژگی های جمعیت شناختی خاص هستند. هر چه که باشد، گروه بندی کاربران مشابه در گروه ها کمک میکند مفید است زیرا می تواند شما را در مورد بازیکنان موجود و بالقوه آگاه کند. این به شما کمک می کند تا کمپین های جذب کاربر خود را بهبود ببخشید.
اساس شروع کمپین جذب کاربر منطقه جغرافیایی کاربرانی است که در بازی شما هستند. مکان جغرافیایی کاربران نیز بر درآمدزایی بازی تأثیر می گذارد، یعنی خریدهای درون برنامهای و تبلیغات درون برنامهای. برای بهینه سازی کمپین های جذب کاربر، باید موقعیت جغرافیایی کاربران و همچنین زبان آنها را بدانید.
دادههایی در مورد سن، جنسیت، علایق، رفتار، تحصیلات، سطح درآمد و غیره کاربران به شما کمک می کند تا یک پروفایل کاربری بسازید. شناخت کاربران فعلی و مخاطبان هدف نه تنها برای کمپین های جذب کاربر بلکه برای کسب درآمد از یک بازی موبایل نیز ضروری است. به عنوان مثال، اگر یک بازی پازل کژوال دارید، احتمالاً متوجه خواهید شد که اکثر مخاطبان شما زنان بالای 30 سال دارند و این باید مخاطب اصلی شما باشد.
علاوه بر اصول اولیه مانند سن و جنسیت، میتوانید به انگیزههای بازیکن نیز بپردازید، یعنی دلایلی که چرا مردم بازیهای موبایلی انجام میدهند. سپس میتوانید بازی خود را با خلاقیتهای مبتنی بر انگیزه که به اثربخشی معروف هستند، تبلیغ کنید.
K-Factor به ویروسی بودن یک بازی موبایل اشاره دارد. این معیار به شما می گوید که بازی شما از طریق دهان به دهان یا ریفرال چقدر رشد می کند. به عبارت دیگر، تعداد کاربران جدیدی که کاربران فعلی شما به بازی موبایل شما آورده اند چه مقدار است. بنابراین، هرچه افراد بیشتر در مورد بازی شما صحبت کنند و آن را ارجاع دهند، K-factor بازی شما بالاتر است.
این معیار می تواند به تلاش های UA شما کمک کند زیرا به شما نشان می دهد که چگونه کمپین های UA پولی بر رشد ارگانیک تأثیر می گذارد.
همانطور که گفتیم مدیریت بازیهای موبایلی شامل اندازه گیری و ردیابی ده ها معیار است. هر کدام از این معیارها به شما این امکان را میدهد بدانید که بازیتان در یک زمینه خاص، مانند تجربه کاربری، زیرساخت و کسب درآمد، چقدر خوب عمل می کند. اما برخی از معیارها از نظر کمک به شما در اتخاذ تصمیمات فنی و تجاری آگاهانه در مورد بازی خود، ارزشمندتر از سایر معیارها هستند.
اما همه اینها به این بستگی دارد که بتوانیم قبل از هر چیز، مجموعه مناسبی از معیارها را برای ردیابی و اندازه گیری انتخاب کنیم. بهعنوان یک توسعهدهنده، به خوبی از مقادیر انبوهی از دادههایی که بازی شما در طول سفر بازیکن و در اجزای مختلف برنامه میتواند جمعآوری کند، آگاه هستید. با این حال، تنها تعداد انگشت شماری از این معیارها برای نظارت و مدیریت موثر بازی های موبایل اهمیت دارند.
مجموعه مناسب KPIها به شما کمک می کند تا روندهای رفتار کاربر را شناسایی کنید، کیفیت تجربه کاربر را بسنجید، سلامت زیرساخت خود را تعیین کنید و پتانسیل درآمد برنامه را ارزیابی کنید.
به یاد داشته باشید که بیشترین ارزشی که برای کسب و کار خود به ارمغان می آورید، جذب کاربران ارزشمند است. وقتی رفتار آنها را درک کردید، آماده خواهید بود که یک طرح تجاری عالی ایجاد کنید.
به عنوان مثال، با نظارت بر شاخص های کلیدی عملکرد بازاریابی، اطلاعات ارزشمندی در مورد کمپین های UA خود دریافت می کنید که سپس می توانید از آنها برای بهبود آنها استفاده کنید. همین امر در مورد کسب درآمد و سایر جنبه های سفر کاربر نیز صدق می کند. به بیان ساده، شاخصهای کلیدی عملکرد به شما کمک میکنند تشخیص دهید چه چیزی کار میکند و چه چیزی نه.